اینجا که مهد کودکه پر از گلای کوچکه
سلام سلام 100 تا سلام
هزار و سیصد تا سلام
به گل دخملیای خودم
به دوستای مهربونشون
سلام، از همه دوستان سپاس فراوان
به خاطر همراهی همیشگیتون
بابایی های خوشگلم، اومدم که اگر خدا کمک کنه یه چند سطری بنویسم و چند تایی عکس بذارم.
شما دوتا ورووجک دیگه کلی بزرگ شدید و کلی هم شیطوون
اونقد بزرگ شدید که واسه تمدید دفترچه درمانتون از من عکس خواستن
قلبوووون عکس سه در چهارتون که خودتون هم سه در چهار بیشتر نیستید. نیست که غذا زیاد میخورید. در کل روز همش 50 گرم غذا و هم نمیخورید.
دوست دارید اولین عکس سه در چهارتون رو ببینید؟؟
آره؟
خوب ببینید.
این کیه؟؟؟؟؟
زهرا گلیه دیگه
حالا اگه گفتید این یکی کیه؟
اینو دیگه خودتون حدس بزنید
...... گلیه دیگه؟؟
راستی
از اول مهر مهد کودک میرید
اینقد عشق رفتن دارید که یه روز که تعطیله مامانی رو کچل میکنید
از مهد که برمیگردید، چیزایی که تو مهد یاد گرفتید رو با هم بازی میکنی
یکتون میشید مربی مهد
یکی نی نی کوچولو
نی نی کوچولو شعر میخونه
بعد مربی که اون یکیتون هستید میگه: براش دست میزنه و میگه آفرین، تشویقش کنید
اینروزها خیلی بهونه گیر شدید، مگه به چیزی گیر ندید، مگه چیزی رو نخواید، خدا به مامانی صبر بده. خیلی لجبازید. خصوصا .....خانم. گاهی خیلی اذیت میکنی بابایی.
خیلی شیرین کاری دارید ولی من الان حضور ذهن ندارم.
بریم ادامه مطلب یه چندتا عکس و یه فیلم هست ببینیم.
ادامه مطلب یادت نره هاااا
تقریبا هر روز باید یه جشن تولد تو خونه برگزار بشه
حتی اگر شده یه چوب کبریت رو آتیش بزنیم و شما فوتش کنید
گاهی هم که مامانی کیک میپزه که همون کیک رو میذاره و شما هم کلی ذوق میکنید که جشن تولدتونه.
اینم بابایی
روزهای آخری که در دفتر قبلی کارمون بودیم
انگار زلزله اومده بود
اینم یه فیلم از شعر خوندن گلهای باغ زندگیمون