کشکی (کشتی)
زنگ زدم خونه، داشتم صحبت میکردم که دیدم صدای یکی از خشملای بابا میاد که میگه کشکی، کشکی میخوام.
از مامان میپرسم کشکی چیه که گلی میخواد. میگن که نمیدونم. مامان از گلی پرسید که کشکی چیه؟ میگه کشکی، کشکییییییییییییییییییییییییییییییییییییی میخوامممممممممممممم.
کلی فکر کردیم که خدایا این کشکی چیه. گفتیم احتمالا منظورش با کشتی باشه.
مامان ازش پرسید که کشتی میخوای که فرمودند آره.
احتمالا گلی خواب کشکی میدیده که به محض بیدار شدن از خواب کشکی میخواسته.
ایشون بودن که کشکی میخواستن. زهرا گلی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی